وبگاه شخصی محسن یزدی
صفحه اول تماس با ما RSS                     قالب وبلاگ
  
وبگاه شخصی محسن یزدی
محسن شنبه 17 اسفند 1392برچسب:,

به نام خدا
سوالي مطرح است مبني بر اينکه وجود اديان مختلف و متفاوت با عدل الهي در تضاد نيست، چرا پروردگار اديان مختلفي را به وسيله پيامبران براي ما فرستاده است؟
 اولا اينکه پروردگار اديان مختلفي را به وسيله پيامبران براي ما نفرستاده است، در حقيقت و از نظر قرآن كريم، دين خدا از حضرت آدم تا خاتم پيامبران يك دين است و اختلافي در دين وجود ندارد. همه پيامبران و انبيا به يك مكتب و دين دعوت مي‏كردند. اصول مباني ديني مكتب انبيا، يكي بوده . تفاوت شريعت هاي آسماني در يك سري مسايل فرعي و شاخه‏اي بوده كه به حسب مقتضيات زمان، خصوصيات محيط و ويژگي‏هاي مردم مورد دعوت، متفاوت مي‏شد.
گذشته از اينکه بخش ديگر تفاوت ها در سطح تعليمات بوده كه پيامبران بعدي به موازات تكامل بشر در سطح بالاتري تعليمات خويش را كه همه در يك راستا و زمينه بوده بيان مي كردند،  به طور مثال تعليمات اسلام در مورد مبدا و معاد و جهان و معارف پيامبران گذشته از نظر سطح مسايل بالاتر و متفاوت بوده. به بيان ديگر، بشر در تعليمات انبيا مثل يك دانش‏آموز بوده كه از كلاس اول تا آخرين كلاس آموزه هاي وحياني را دريافت کرده است.
سوالي مطرح است مبني بر اينکه وجود اديان مختلف و متفاوت با عدل الهي در تضاد نيست، چرا پروردگار اديان مختلفي را به وسيله پيامبران براي ما فرستاده است؟
 اولا اينکه پروردگار اديان مختلفي را به وسيله پيامبران براي ما نفرستاده است، در حقيقت و از نظر قرآن كريم، دين خدا از حضرت آدم تا خاتم پيامبران يك دين است و اختلافي در دين وجود ندارد.

همه پيامبران و انبيا به يك مكتب و دين دعوت مي‏كردند. اصول مباني ديني مكتب انبيا، يكي بوده . تفاوت شريعت هاي آسماني در يك سري مسايل فرعي و شاخه‏اي بوده كه به حسب مقتضيات زمان، خصوصيات محيط و ويژگي‏هاي مردم مورد دعوت، متفاوت مي‏شد.
گذشته از اينکه بخش ديگر تفاوت ها در سطح تعليمات بوده كه پيامبران بعدي به موازات تكامل بشر در سطح بالاتري تعليمات خويش را كه همه در يك راستا و زمينه بوده بيان مي كردند،  به طور مثال تعليمات اسلام در مورد مبدا و معاد و جهان و معارف پيامبران گذشته از نظر سطح مسايل بالاتر و متفاوت بوده. به بيان ديگر، بشر در تعليمات انبيا مثل يك دانش‏آموز بوده كه از كلاس اول تا آخرين كلاس آموزه هاي وحياني را دريافت کرده است.

کما اينکه استاد مرتضي مطهري، مي فرمايند: مكتب پيامبران تدريجاً بر حسب استعداد جامعه انساني عرضه شده تا بدان جا كه بشر به حدي رسيده است، كه آن مكتب به صورت كامل و جامع توسط حضرت محمد (ص) عرضه شد. از نظر قرآن آن چه وجود داشته و همه پيامبران عرضه كرده ‏اند، دين بوده است، نه اديان، قرآن دين خدا را از آدم تا خاتم يك جريان پيوسته معرفي مي‏كند، نه چند جريان، و يك نام روي آن مي‏گذارد و آن "اسلام" است.

البته مقصود اين نيست كه در همه دوره‏ها دين خدا با اين نام خوانده مي‏شده، بلكه مقصود اين است كه حقيقت دين داراي ماهيتي است كه بهترين معرف آن لفظ اسلام است.(وحي و نبوت، ص ۱۶۵) از اين رو مي‏گويد: "ان الدين عند الله الاسلام؛ دين نزد خدا اسلام است".(آل عمران ، آيه ۱۹) يا مي‏گويد: "ابراهيم نه يهود و نه نصراني، بلكه حق جو و مسلمان بود".(آل عمران ، آيه ۶۷)

نتيجه کلي اينکه دين خدا كه از طرف پيامبران الهي عرضه شده، يكي بوده، با مباني و اصول خاص خودش و مردم در دوران‏، هر پيامبر موظف بوده‏اند از شريعت پيامبر زمان خودشان پيروي کنند، چون  در هر دوره دين به شكل كامل تر از زمان گذشته عرضه مي‏شد، تا رسيد به دوران خاتميت كه همه مردم پس از بعثت رسول اكرم (ص) وظيفه داشتند از دين او كه دين اسلام است تبعيت کنند.

کاملا مشخص است که، اختلافات اساسي و مبنايي موجود در اديان، از طرف پيامبران نبوده، بلكه از ناحيه پيروان  خود اديان مي‏باشد كه به خاطر ظلم و انحراف از حق و اعمال نظرهاي شخصي، اختلاف در دين درست كردند. لذاست که قرآن مي‏فرمايد: "آن‏هايي كه از حقيقت آگاه بودند، و با اين حال در دين خدا اختلاف ايجاد كردند، انگيزه‏اي جز طغيان و ظلم و ستم و حسد نداشتند". (آل عمران ، آيه ۱۹)

 

آيت الله مکارم شيرازي مي فرمايند:  اگر مردم مخصوصاً طبقه دانشمندان، تعصب و كينه توزي و تنگ نظري و منافع شخصي و تجاوز از حد حدود و حقوق خود را كنار بگذارند و با واقع بيني و روح عدالت خواهي اديان را بررسي كنند، حق روشن شده و اختلاف حل مي‏شود.(تفسير نمونه، ج ۲، ص ۳۵۱)